تام وازگئچمیشکن بئله
1. باشقالاری رویالاریندا قووشماق حسرتین گئدیریرکن، من یوخولاریمدا دا رد اولورام. بیر کره دگیل، مین کره رد اولورام. تام وازگئچمیشکن بئله!
2. حافیظ بگدن:
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفرکرده می رسد ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم مظلومی ار شبی به در داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی
3. ایمکانسیز عشق - مته خان آکدنیز
- ۰ یوروم
- ۱۳ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۰۲